خلاصه کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید ( نویسنده ایواندر تایسون )

اگر دنبال راهی هستید که از اشتباهات گذشته دل بکنید و به نسخه ای بهتر از خودتون تبدیل بشید، خلاصه کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید نوشته ایواندر تایسون دقیقاً همون چیزیه که بهش نیاز دارید. این کتاب یه نقشه راه عملی و کاربردی بهتون می ده تا زندگی تون رو اونجوری که می خواید بسازید.

ببینید رفقا، زندگی همیشه پر از پستی وبلندی هاست. گاهی وقتا یه کارایی می کنیم یا یه حرفایی می زنیم که بعداً حسرتش رو می خوریم. شاید به خودمون می گیم کاش فلان کارو نکرده بودم، کاش اون حرفو نزده بودم. این پشیمونی ها و حس های بد مثل یه کوله پشتی سنگین می مونن که رو دوشمون می ذاریم و با خودمون این ور و اون ور می بریم. خب، سوال اینجاست: آیا راهی هست که این کوله پشتی رو زمین بذاریم و سبک بال تر زندگی کنیم؟ آیا واقعاً می شه تغییر کرد و به آدم بهتری تبدیل شد؟ ایواندر تایسون تو کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید یه جواب قاطع به این سوال ها می ده: بله، میشه! اون هم نه فقط یه جواب تئوری، بلکه با کلی راهکار عملی و ساده که می تونید همین امروز شروع کنید و گام به گام به سمت بهترین نسخه از خودتون حرکت کنید.

ایواندر تایسون کیست؟ آشنایی با نویسنده کتاب

شاید اسم ایواندر تایسون (Evander Tyson) رو زیاد نشنیده باشید، اما این آدم یه جورایی شبیه یه مربی خودمونی و دلسوز می مونه که تو زمینه رشد فردی و خودسازی کلی حرف برای گفتن داره. تایسون خودش رو به عنوان یه متخصص یا استاد سخت گیر معرفی نمی کنه، بلکه بیشتر شبیه یه دوست باتجربه است که کنارمون می شینه و با زبون ساده و صمیمی بهمون می گه چجوری می تونیم زندگی رو بهتر کنیم.

رویکرد تایسون تو این کتاب، بیشتر از اینکه بخواد وارد مباحث پیچیده و روانشناسی عمیق بشه، روی «عمل» و «گام های کوچیک اما موثر» تمرکز داره. اون می گه نیازی نیست یه شبه متحول بشید یا به یه قدیس تبدیل بشید! کافیه هر روز یه ذره بهتر از دیروز باشید. همین نگاه واقع بینانه و کاربردی باعث می شه حرف هاش حسابی به دل آدم بشینه و بتونه راحت باهاشون ارتباط برقرار کنه. تایسون اعتقاد داره قدرت تغییر تو دستای خودمونه و با یه سری انتخاب ها و عادت های درست، می تونیم یه زندگی با کیفیت تر و هدفمندتر برای خودمون بسازیم. خلاصه کلام اینکه، نویسنده به آدم بهتری تبدیل شوید یه کسیه که از جنس خود ماست و با حرفای ساده و روشن، نشون می ده که خودسازی اونقدرها هم که فکر می کنیم، ترسناک و دست نیافتنی نیست.

خلاصه کلی و پیام محوری کتاب: نقشه راهی برای زندگی بهتر

اگه بخوام پیام اصلی کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید رو تو یه جمله بگم، اینه: هیچ وقت برای شروع یه زندگی بهتر و تبدیل شدن به بهترین نسخه از خودتون دیر نیست. مهم نیست تو گذشته چی کار کردید، چقدر اشتباه داشتید یا چقدر احساس ناکافی بودن می کنید. ایواندر تایسون با یه لحن امیدبخش بهتون می گه که قدرت انتخاب و تغییر، همیشه با شماست.

نویسنده تو این کتاب، برخلاف خیلی از کتاب های خودیاری که پر از تئوری و حرف های قلمبه سلمبه ان، میره سراغ اصل مطلب: راهکارهای عملی. اون نمی خواد بهتون بگه چرا اشتباه کردید، بلکه می خواد بهتون نشون بده چطور دیگه اشتباه نکنید یا چطور جبرانش کنید. پیام محوری کتاب اینه که زندگی ما حاصل انتخاب هاییه که هر روز داریم. اگه انتخاب های آگاهانه و درستی داشته باشیم، می تونیم مسیر زندگیمون رو به سمت بهتر شدن هدایت کنیم.

قدرت تغییر، همیشه تو دستای خودته. مهم نیست تو گذشته چی کار کردی، مهم اینه که از همین الان تصمیم بگیری چه کسی می خوای باشی.

کتاب، روی پذیرش مسئولیت شخصی تاکید زیادی داره. یعنی چی؟ یعنی اینکه به جای سرزنش بقیه یا گردن انداختن مشکلات به شرایط، بپذیریم که ما خودمون مسئول زندگی و انتخاب هامون هستیم. وقتی این مسئولیت رو قبول کنیم، تازه می تونیم قدرت واقعی خودمون رو برای تغییر حس کنیم. خلاصه این کتاب یه جورایی مثل یه دوستیه که دستتون رو می گیره و قدم به قدم نشونتون می ده که چجوری از همین جایی که هستید، شروع کنید و به سمت یه زندگی هدفمندتر، شادتر و پُربارتر حرکت کنید.

درس های کلیدی و فصل به فصل کتاب: چگونه به بهترین نسخه خود تبدیل شویم؟

کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید از هشت فصل کلیدی تشکیل شده که هر کدوم، یه جنبه مهم از خودسازی رو پوشش می ده. بیاین با هم یه نگاهی به این درس های مهم بندازیم و ببینیم ایواندر تایسون چه راهکارهایی برامون رو کرده.

فصل اول: به خودتان عشق بورزید و احترام بگذارید

اولین قدم برای هر تغییری، از خودمون شروع می شه. ایواندر تایسون تو این فصل می گه تا وقتی به خودت عشق نورزی و برای خودت ارزش قائل نباشی، نمی تونی انتظار داشته باشی دیگران بهت احترام بذارن یا بتونی تغییرات پایداری تو زندگیت ایجاد کنی. خوددوستی و عزت نفس، مثل پایه و اساس یه ساختمونه؛ اگه این پایه محکم نباشه، هرچی بالا بری، ممکنه یه روزی بریزه.

نویسنده راهکارهای عملی و ساده ای برای تقویت عزت نفس ارائه می ده. مثلاً می گه:

• خودت رو بپذیر: با تمام خوبی ها و بدی ها، با تمام اشتباهات گذشته و ضعف های الان، خودت رو همون طوری که هستی قبول کن. سرزنش کردن خود، فقط انرژیت رو هدر می ده.
• مراقب سلامتت باش: جسم و روحت رو دوست داشته باش. ورزش کن، غذای سالم بخور، خواب کافی داشته باش. وقتی بدنت سرحال باشه، ذهنت هم بهتر کار می کنه.
• مقایسه ممنوع: دست از مقایسه خودت با بقیه بردار. زندگی هرکس منحصر به خودشه. تمرکزت رو بذار رو پیشرفت خودت، نه رقابت با دیگران.

اگه این پایه های اولیه رو محکم نکنیم، هرچقدر هم که تلاش کنیم آدم بهتری بشیم، یه جای کار می لنگه. پس، اولین و مهم ترین قدم، از درون خودمون شروع می شه.

فصل دوم: صادق باشید

فکرشو بکنید یه زندگی بدون دروغ، چقدر راحت و شفاف می شه! ایواندر تایسون تو این فصل روی اهمیت صداقت، نه فقط با دیگران، بلکه با خودمون تاکید می کنه. اون می گه دروغ گویی، حتی دروغ های به ظاهر مصلحتی، مثل یه تارعنکبوت می مونن که دورتون رو می گیرن و یه روزی حسابی توشون گیر می کنید.

نویسنده بهمون یادآوری می کنه که دروغ گفتن، حتی برای فرار از یه موقعیت ناخوشایند، در نهایت باعث ایجاد استرس، از بین رفتن اعتماد و خراب شدن روابط می شه. فواید صداقت چیه؟

• اعتماد رو بالا می بره: وقتی صادق باشید، هم خودتون به خودتون بیشتر اعتماد می کنید، هم دیگران به شما.
• آرامش درونی: دیگه نیاز نیست کلی دروغ رو تو ذهنت نگه داری و نگران لو رفتنشون باشی. ذهنت آزاد و آروم می شه.
• شفافیت تو روابط: روابطت با آدما واقعی تر و عمیق تر می شه، چون بر پایه صداقت بنا شده.

این فصل به ما می فهمونه که صداقت، نه فقط یه فضیلت اخلاقی، بلکه یه راهکار عملی برای داشتن یه زندگی راحت تر و پر از آرامش تره.

فصل سوم: به افکار خود گوش بدهید

تاحالا شده به خودگویی های ذهنتون دقت کنید؟ ایواندر تایسون تو این فصل می گه افکاری که تو سرمون می چرخن، نقش خیلی بزرگی تو زندگی و شخصیت ما دارن. اگه مدام افکار منفی تو ذهنت پرسه بزنه، خب معلومه که نتیجه خوبی هم نمی گیری.

این فصل بهمون یاد می ده که چقدر خودآگاهی مهمه. باید افکارمون رو بشناسیم، الگوهای فکری منفیمون رو شناسایی کنیم و نذاریم اونا سکان هدایت زندگیمون رو به دست بگیرن. تایسون چند تا راهکار عملی برای مدیریت افکار ارائه می ده:

• مدیتیشن و ذهن آگاهی: با چند دقیقه تمرکز روی نفست تو طول روز، می تونی افکارت رو تماشا کنی و ازشون فاصله بگیری.
• نوشتن: وقتی افکارت رو روی کاغذ بیاری، یه جورایی از مغزت خارج می شن و می تونی بهتر بشناسیشون و کنترلشون کنی.
• شناسایی باورهای محدودکننده: چه باورهایی تو ذهنت هست که مانع پیشرفتت می شن؟ پیداشون کن و سعی کن تغییرشون بدی.

نویسنده تاکید می کنه که افکار ما مثل دانه هایی هستن که تو باغ ذهنمون می کاریم. اگه دونه های خوب بکاریم، محصول خوب برداشت می کنیم. اگه دونه های علف هرز بکاریم، خب معلومه که باغچه مون پر از علف هرز می شه. پس مواظب باغ ذهنتون باشید.

فصل چهارم: از اینترنت و تلویزیون دوری کنید

اگه بخوایم صادق باشیم، این یکی از سخت ترین فصل های این کتاب برای خیلی هامونه! ایواندر تایسون اینجا می ره سراغ یه درد مشترک: اعتیاد به اینترنت، شبکه های اجتماعی، بازی های ویدیویی و تلویزیون. اون می گه این سرگرمی های به ظاهر بی ضرر، دارن ما رو از واقعیت دور می کنن و تأثیرات منفی زیادی روی زندگیمون می ذارن.

فکرشو بکنید، چقدر وقتمون رو پای اسکرول کردن بی هدف تو اینستاگرام، یا دیدن سریال هایی که واقعاً بهمون اضافه نمی کنن، هدر می دیم؟ تایسون معتقده این وابستگی به ابزارهای دیجیتال، تمرکز ما رو کم می کنه، عزت نفسمون رو پایین میاره (چون مدام خودمون رو با زندگی های مثالی تو شبکه های اجتماعی مقایسه می کنیم) و از ارتباطات واقعی دورمون می کنه.

اینترنت لعنتی حواس پرت کنه. اگه برای مدتی اونو کنار بذاری، قطعاً شرایط بهتری خواهی داشت. تلویزیون یکی دیگه از انواع سرگرمی های مضره. می تونی فقط تلویزیون رو خاموش کنی و به جاش یه کتاب خوب به کتابخونه ت اضافه کنی.

راهکار چیه؟ نویسنده نمی گه کلاً از اینترنت و تلویزیون استفاده نکنید، بلکه می گه زمان استفاده تون رو کاهش بدید و اونو با فعالیت های سازنده جایگزین کنید. مثلاً:

• بجای گشت وگذار بی هدف، یه کتاب بردارید و بخونید.
• یه ورزش جدید رو شروع کنید یا بیشتر پیاده روی کنید.
• وقت بیشتری رو با خانواده و دوستاتون تو دنیای واقعی بگذرونید.
• یه مهارت جدید یاد بگیرید.

این فصل یه تلنگر جدیه برای همه ما که داریم اسیر دنیای مجازی می شیم و از زندگی واقعی غافل می مونیم.

فصل پنجم: هدفگذاری کنید

خب، حالا که یه ذره خودمون رو شناختیم و از حواس پرتی ها دور شدیم، نوبت می رسه به هدفگذاری. ایواندر تایسون معتقده بدون هدف، زندگی مثل یه کشتی بدون ناخدائه که تو اقیانوس سرگردونه. وقتی هدف داشته باشیم، می دونیم داریم به کجا میریم و برای چی تلاش می کنیم.

این فصل بهمون یاد می ده که هدفگذاری فقط نوشتن یه آرزو روی کاغذ نیست. باید هدف هامون شفاف، قابل اندازه گیری، واقع بینانه، مرتبط و دارای زمان بندی مشخص باشن (همون اصول SMART که شاید شنیدید). مثلاً به جای اینکه بگید می خوام لاغر شم، بگید می خوام تا سه ماه دیگه ۵ کیلو وزن کم کنم.

تایسون تاکید می کنه که بعد از هدفگذاری، برنامه ریزی و پیگیری هم به همون اندازه مهمن. یه هدف بدون برنامه، فقط یه آرزو باقی می مونه. باید برای رسیدن به اهدافتون متعهد باشید و دائم پیشرفتتون رو رصد کنید. این فصل بهمون یاد می ده که با هدفگذاری درست، می تونیم به زندگی مون معنی بدیم و برای هر روزمون یه دلیل محکم برای بیدار شدن داشته باشیم.

فصل ششم: سخت تلاش کنید

هیچ موفقیتی بدون تلاش و پشتکار به دست نمیاد. ایواندر تایسون تو این فصل، مثل یه دوست دلسوز، بهمون یادآوری می کنه که رسیدن به بهترین نسخه از خودمون، یه مسیر آسون نیست و نیاز به سخت کوشی و استقامت داره. تنبلی و اهمال کاری، مثل علف های هرز، می تونن تمام تلاش هامون رو از بین ببرن.

اون می گه که برای غلبه بر تنبلی، باید گام های کوچیک برداریم. مثلاً اگه کاری سخته، اونو به بخش های کوچیک تر تقسیم کنیم. یا یه جوری خودمونو عادت بدیم که هر روز یه مقدار مشخصی برای اهدافمون وقت بذاریم، حتی اگه حسش نباشه. نویسنده بهمون یادآوری می کنه که سخت کوشی یه بخش جدانشدنی از خودسازیه. قرار نیست همیشه همه چیز طبق میلمون باشه و حال و حوصله داشته باشیم. گاهی وقتا باید فقط انجامش بدیم، حتی اگه سخت باشه. همین تلاش های کوچیک و مداوم، تو بلندمدت نتایج بزرگی رو به بار میارن.

فصل هفتم: یاد بگیرید چگونه خودتان باشید

تا حالا شده احساس کنید دارید نقش بازی می کنید؟ ایواندر تایسون تو این فصل، روی اهمیت اصالت و پرهیز از تظاهر تاکید می کنه. اون می گه خیلی از ماها عادت کردیم نقابی به صورت بزنیم و جوری رفتار کنیم که فکر می کنیم بقیه دوست دارن. اما این کار نه تنها ما رو از خود واقعیمون دور می کنه، بلکه حسابی هم خسته کننده ست.

این فصل بهمون یاد می ده که چطور خود واقعیمون رو بشناسیم، بپذیریم و بدون ترس و خجالت ابراز کنیم. وقتی خودت باشی، یه عالمه استرس و اضطراب ازت دور می شه، چون دیگه نگران این نیستی که دیگران چی در موردت فکر می کنن. فواید اصالت چیه؟

• روابط سالم تر: آدمایی که واقعاً شما رو به خاطر خودتون دوست دارن، تو زندگیتون می مونن.
• رضایت درونی: وقتی خودت باشی، حس بهتری نسبت به خودت داری و خوشحال تر زندگی می کنی.
• رهایی از استرس: دیگه لازم نیست مدام نگران این باشی که نقابت از صورتت بیفته.

خلاصه اینکه، ایواندر تایسون بهمون می گه اصالت گنجیه که تو درون هر کدوم از ماست و باید پیداش کنیم و قدرشو بدونیم.

فصل هشتم: بهترین هدیه را تهیه کنید

رسیدیم به فصل آخر، که یه جورایی مکمل همه فصل های قبلیه. ایواندر تایسون تو این فصل روی مفهوم بخشیدن و تاثیر مثبت گذاشتن تاکید می کنه. اون معتقده که بهترین هدیه ای که می تونیم به خودمون و جهان بدیم، اینه که بخشنده باشیم، قدردان باشیم و سعی کنیم تاثیر مثبتی روی زندگی بقیه بذاریم.

این بخش احتمالا در مورد اینه که:

• بخشش خود و دیگران: شاید تو گذشته کاری کردیم که خودمون رو نمی بخشیم یا کسی بهمون آسیب زده و کینه اونو تو دلمون نگه داشتیم. تایسون می گه برای رها شدن از بار گذشته، باید ببخشیم. بخشیدن به معنی فراموش کردن نیست، به معنی آزاد کردن خودمونه از بند گذشته.
• قدردانی: شکرگزاری بابت چیزهایی که داریم، حتی کوچیک ترین ها، می تونه دیدگاهمون رو به زندگی عوض کنه و حس خوب رو تو وجودمون تقویت کنه.
• کمک به دیگران و جامعه: وقتی به بقیه کمک می کنیم یا قدمی برای بهتر شدن جامعه برمی داریم، یه حس خوب و عمیق تو وجودمون ایجاد می شه که هیچ چیز دیگه نمی تونه جاش رو بگیره. این حس سخاوت و کمک، نه فقط به بقیه، بلکه به خودمون هم کمک می کنه تا به آدم بهتری تبدیل بشیم.

این فصل بهمون نشون می ده که خودسازی فقط در مورد خود ما نیست، بلکه در نهایت باید به جهان اطرافمون هم گسترش پیدا کنه. وقتی بهترین هدیه رو به دنیا می دیم، در واقع بهترین هدیه رو به خودمون دادیم.

نکات کلیدی و کاربردی برای اجرای آموزه های کتاب در زندگی روزمره

خب، حالا که با درس های مهم کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید آشنا شدیم، سوال اصلی اینجاست: چجوری اینا رو تو زندگی روزمره پیاده کنیم؟ ایواندر تایسون بهمون می گه: عجله نکنید! تغییر یک شبه اتفاق نمی افته. این یه سفره، نه یه مسابقه دوی صد متر.

مهم ترین نکته اینه که با گام های کوچیک و مداوم شروع کنید. مثلاً اگه قرار شد زمان استفاده از اینترنت رو کم کنید، از همون اول نرید همه شبکه های اجتماعیتون رو پاک کنید! اول یه ربع، بعد نیم ساعت و کم کم بیشتر. یا اگه می خواید صادق باشید، از دروغ های کوچیک و بی اهمیت شروع کنید و خودتون رو عادت بدید که همیشه حقیقت رو بگید.

مسیر خودسازی پر از چالش و سختیه. ممکنه گاهی خسته بشید، دلتون بزنه، یا حتی دوباره به عادت های قبلیتون برگردید. اینا کاملاً طبیعیه. مهم اینه که ناامید نشید و دوباره شروع کنید. صبر و مداومت کلید اصلیه. هر زمین خوردنی، یه فرصته برای دوباره بلند شدن و قوی تر ادامه دادن. خودتون رو سرزنش نکنید، بلکه از اشتباهاتتون درس بگیرید و دوباره به مسیر برگردید. یادتون باشه، هر روز یه فرصت جدیده برای بهتر شدن.

این کتاب برای چه کسانی ضروری است؟

حالا ممکنه این سوال براتون پیش بیاد که آیا کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید برای من مناسبه؟ راحت بگم، این کتاب تقریباً برای هر کسی که یه جایی تو زندگیش احساس کرده نیاز به تغییر و رشد داره، ضروریه.

اگه تو دسته های زیر قرار می گیرید، حتماً این کتاب (یا خلاصه اش!) رو امتحان کنید:

• علاقه مندان به خودسازی و رشد فردی: اگه همیشه دنبال راهکارهای عملی برای بهبود شخصیت و کیفیت زندگی تون هستید، این کتاب یه نقشه راه عالیه.
• افرادی که از گذشته پشیمونن: اگه حسرت کارهایی که تو گذشته کردید رو می خورید و دنبال راهی برای جبران و شروعی دوباره اید، این کتاب بهتون کمک می کنه با خودتون کنار بیاید و قدم های جدیدی بردارید.
• آدم های پرمشغله: کسانی که وقت خوندن کتاب های قطور رو ندارن، با خوندن خلاصه این کتاب می تونن به ایده های اصلی و کاربردیش دست پیدا کنن.
• دانشجوها و پژوهشگران: برای آشنایی با دیدگاه های جدید تو حوزه روانشناسی و موفقیت، این کتاب می تونه منبع خوبی باشه.
• هر کسی که به دنبال زندگی معنادارتر و سالم تره: این کتاب بهتون کمک می کنه تا با تغییرات کوچیک، تاثیرات بزرگی تو زندگی خودتون و اطرافیانتون بذارید.

خلاصه کلام اینکه، اگه احساس می کنید وقتش رسیده یه نگاهی به خودتون و زندگی تون بندازید و برای بهتر شدن قدم بردارید، این کتاب یه شروع عالیه.

سایر کتاب های مرتبط برای ادامه مسیر خودسازی

مسیر خودسازی و رشد فردی یه جاده بی پایانه و کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید فقط شروع این سفره. اگه بعد از خوندن این خلاصه، عطش بیشتری برای یادگیری و پیشرفت پیدا کردید، چند تا کتاب دیگه هم هست که می تونید تو همین مسیر سراغشون برید و ازشون کلی درس بگیرید:

• عادت های اتمی (Atomic Habits) نوشته جیمز کلیر: این کتاب بهتون یاد می ده که چطور با ساختن عادت های کوچیک و اتمی، تغییرات بزرگ و پایداری تو زندگیتون ایجاد کنید. حسابی عملی و کاربردیه.
• هفت عادت مردمان موثر (The 7 Habits of Highly Effective People) نوشته استفان کاوی: یه کتاب کلاسیک تو حوزه خودسازی که اصول و عادت های بنیادین برای زندگی موثر و هدفمند رو آموزش می ده.
• قدرت عادت (The Power of Habit) نوشته چارلز داهیگ: این کتاب عمیق تر وارد علم عادت ها می شه و نشون می ده که چطور عادت ها زندگی ما رو شکل می دن و چطور می تونیم عادت های بد رو تغییر بدیم و عادت های خوب رو بسازیم.
• طرز فکر (Mindset) نوشته کارول دوک: این کتاب درباره دو نوع طرز فکر ثابت و رشدیافته حرف می زنه و نشون می ده که چطور طرز فکر ما می تونه تعیین کننده موفقیت یا شکست مون باشه.

این کتاب ها همگی منابع عالی برای ادامه مسیر خودسازی و عمیق تر شدن تو مفاهیم رشد فردی هستن. هر کدوم یه گوشه از این پازل بزرگ رو تکمیل می کنن.

نتیجه گیری: سفر همیشگی به سوی بهترین خودتان

در نهایت، کتاب به آدم بهتری تبدیل شوید ایواندر تایسون نه یه معجزه، که یه راهنمای صمیمی و کاربردی برای شروع یه تغییر بزرگه. پیام اصلی کتاب اینه که زندگی فرصتیه برای رشد مداوم و هرگز برای تبدیل شدن به نسخه ای بهتر از خودمون دیر نیست. ما با هر انتخابی که می کنیم، با هر فکری که تو سرمون می پروریم و با هر عملی که انجام می دیم، داریم مسیر زندگیمون رو شکل می دیم.

این کتاب بهمون یادآوری می کنه که مسئولیت زندگی و تغییراتش با خودمونه. از عشق به خود و صداقت درونی شروع می شه، از مدیریت افکار و دوری از حواس پرتی های مجازی می گذره، به هدفگذاری و سخت کوشی می رسه، و با اصالت و بخشش تکمیل می شه. خودسازی یه فرآیند پیوسته است، یه سفر بی پایان که هر روزش می تونه یه فرصت تازه برای یادگیری و بهتر شدن باشه.

حالا که با خلاصه این کتاب آشنا شدید، وقتشه که آستین بالا بزنید و این آموزه ها رو تو زندگی تون پیاده کنید. منتظر چی هستید؟ سفر به سوی بهترین نسخه از خودتون، همین حالا شروع می شه.