خلاصه کتاب فنشاو ( نویسنده ناتانیل هاثورن، کلاید نهرنز )

اگه دنبال خلاصه کتاب فنشاو هستید، باید بدونید این رمان اولین اثر ناتانیل هاثورن، نویسنده بزرگ آمریکاییه. کلاید نهرنز، اونطور که شاید فکر کنید، نویسنده این کتاب نیست و این اسم ممکنه از یه سوءتفاهم یا اشتباه در بعضی منابع اومده باشه. پس، ما اینجا با شاهکار اولیه ای از هاثورن سروکار داریم که پر از قصه ها و شخصیت های جالبه.

راستش رو بخواید، ادبیات کلاسیک یه دنیای بزرگه که هرچقدر هم آدم عاشقش باشه، گاهی وقت و حوصله لازم برای غرق شدن تو تک تک جزئیات یه رمان بلند رو نداره. اینجا دقیقاً خلاصه کتاب ها به دادمون می رسن؛ اونم خلاصه ای که عصاره ی اصلی داستان رو حفظ کرده باشه. حالا فکر کنید این خلاصه مربوط به اولین گام یکی از بزرگ ترین نویسنده های آمریکایی باشه، ناتانیل هاثورن. همین کافیه که کنجکاوی آدم رو قلقلک بده، نه؟

خلاصه کتاب فنشاو، دریچه ای رو به اولین تجربه هاثورن در دنیای رمان نویسی باز می کنه. این کتاب که در سال ۱۸۲۸ منتشر شد، یه جورایی پایه و اساس خیلی از دغدغه های ذهنی و سبک نوشتاری هاثورن رو نشون میده که بعدها تو شاهکارهایی مثل «داغ ننگ» به اوج رسید. قراره تو این مقاله، نه تنها داستان فنشاو رو از سیر تا پیاز براتون بگیم، بلکه یه نگاهی عمیق تر به شخصیت ها، مضامین اصلی و حتی جایگاه این رمان تو کارنامه هاثورن داشته باشیم. اینجوری هم با یه شاهکار کلاسیک آشنا می شید، هم می فهمید چرا هاثورن بعدها تلاش کرد فنشاو رو از یادها ببره.

نگاهی به فنشاو: ریشه های یک شاهکار

فنشاو، با اینکه شاید به اندازه آثار بعدی هاثورن معروف نباشه، ولی یه جورایی مثل یه گنج پنهان می مونه. گنجی که ریشه های یه درخت بزرگ ادبی رو تو خودش داره. ناتانیل هاثورن، خالق این اثر، تو دوران دانشجویی خودش تو کالج بودین (Bowdoin College) اونقدر تحت تاثیر محیط و اتفاقات قرار گرفت که تصمیم گرفت اولین رمانش رو بنویسه. فنشاو هم دقیقاً همین حال و هوا رو داره، یه رمان که با طعم زندگی دانشجویی و رازهای اون دوره ترکیب شده.

حالا بیاین با جزئیات بیشتر به این اثر نگاهی بندازیم و ببینیم چه چیزی اونو اینقدر خاص و مهم می کنه.

شناسنامه کتاب فنشاو: از نسخه اصلی تا خلاصه فارسی

اول از همه، یه نگاهی به مشخصات اصلی این کتاب بندازیم تا باهاش بیشتر آشنا بشیم:

• نام کامل: Fanshawe (فنشاو)
• نویسنده: ناتانیل هاثورن (Nathaniel Hawthorne)
• سال انتشار نسخه اصلی: ۱۸۲۸ (یعنی خیلی قدیمیه!)
• ژانر: رمان گوتیک، عاشقانه، درام، تربیتی (ترکیبی از همه اینا که کلیت داستان رو جذاب می کنه)
• ناشر ترجمه خلاصه فارسی (مثل رقبا): انتشارات نوژین (مجموعه نوولا)
• مترجم (مثل رقبا): فاطمه عبدی زاده
• تعداد صفحات خلاصه: (بر اساس اطلاعات رقبا، معمولاً حدود ۱۶ صفحه در نسخه های الکترونیکی)

همین که می بینید این کتاب مال قرن نوزدهمه، نشون میده چقدر ادبیات اون دوره پر از داستان های عمیق و پرکشش بوده. فنشاو هم از این قاعده مستثنی نیست و با وجود اینکه اولین کار هاثورنه، حسابی آدم رو به فکر وا می داره.

چرا فنشاو اثری مهم است؟ یه جورایی سنگی بنای آثار بعدی!

شاید بپرسید خب، یه رمان اولیه که حتی نویسنده ش هم بعداً سعی کرده اونو پنهان کنه، چرا باید مهم باشه؟ جوابش اینجاست:

1. اولین قدم در دنیای رمان نویسی: فنشاو اولین تجربه هاثورن در نوشتن یه رمان بلنده. همه نویسنده های بزرگ، یه جایی از کارشون شروع کردن و فنشاو هم همون شروع برای هاثورن بود. این کتاب نشون میده که چطور یه نویسنده بزرگ، آروم آروم داره راه خودش رو پیدا می کنه.
2. نشانه ای از سبک و دغدغه های اولیه: تو این رمان، می تونید ردپای سبک خاص هاثورن رو ببینید؛ همون نمادگرایی، همون حال و هوای گوتیک و همون نگاه روان شناختی به شخصیت ها. موضوعاتی مثل گناه، انزوا، عشق ناکام و نبرد بین عقل و احساس، همون چیزایی هستن که هاثورن تو آثار بعدی اش هم سراغشون رفت.
3. آشنایی با مضامین کلاسیک: فنشاو فرصتیه تا با مضامین همیشگی ادبیات کلاسیک مثل عشق، حسادت، اخلاق، هویت و فداکاری آشنا بشید، اونم تو بستری از آمریکای قرن نوزدهم. انگار دارید یه کپسول زمان می خورید و به گذشته سفر می کنید تا با آدم ها و دغدغه هاشون آشنا بشید.

فنشاو، با تمام سادگی و ایرادات احتمالی اش، مثل یه نقشه راه می مونه که نشون میده یه نابغه ادبی چطور اولین مسیرش رو تو دنیای کلمات پیدا کرده. خوندن خلاصه اش، مثل تماشای اولین طراحی های یه نقاش بزرگه.

ناتانیل هاثورن: خالق دنیای فنشاو

خب، حالا که از خود فنشاو گفتیم، وقتشه بریم سراغ نویسنده اش، ناتانیل هاثورن. این آقا کی بود و چی شد که فنشاو رو نوشت؟

زندگی و آثار: از دوران دانشجویی تا قلم زدن

ناتانیل هاثورن، متولد ۱۸۰۴ تو سیلم ماساچوست، یکی از اون نویسنده هایی بود که از بچگی تو یه فضای پر از تاریخ و سنت بزرگ شد. خانواده اش از اولین مهاجران پیوریتن به آمریکا بودن و همین گذشته، حسابی رو فکر و خیالش تاثیر گذاشت. هاثورن یه جوونی نسبتاً منزوی داشت. بعد از تحصیل تو کالج بودین (همون جایی که الهام بخش فنشاو شد)، حدود دوازده سال رو تو خونه پدریش گذروند و بیشتر وقتش رو به مطالعه و نوشتن اختصاص داد. این دوره، با اینکه به نظر می رسه خیلی آروم و بی حادثه بوده، اما برای هاثورن مثل یه کارگاه بزرگ بود؛ یه کارگاه که توش ایده ها، شخصیت ها و داستان ها رو پرورش می داد.

سبک نگارش هاثورن واقعاً خاصه. اون استاد نمادگرایی بود و از هر شیء و اتفاقی، یه معنای عمیق تر استخراج می کرد. آثارش پر از فضاهای گوتیک، رازآلود و یه جور تاریکی خاصه که آدم رو به دنیای روان شناختی شخصیت ها می بره. اگه اسم «داغ ننگ» یا «خانه هفت شیروانی» رو شنیده باشید، می دونید که از چی حرف می زنم. اینا از معروف ترین آثار هاثورن هستن که توشون به موضوعاتی مثل گناه، راز، تعصبات مذهبی و تاثیر اون ها بر روح و روان انسان پرداخته.

جایگاه فنشاو در کارنامه هاثورن: یه آزمایش پر از حرف!

فنشاو، مثل یه فرزند اولی می مونه که شاید پدر و مادرش بعداً ازش خیلی راضی نباشن، اما همیشه جایگاه ویژه ای داره. هاثورن این رمان رو با هزینه خودش منتشر کرد و حتی اسمش رو هم رو جلدش ننوشت. بعدش هم که خودش دست به کار شد و تقریباً تمام نسخه هایی که ازش پیدا کرد رو نابود کرد! چرا؟ خودش می گفت که این اثر خیلی خام و نپخته بوده و نمی خواسته تو کارنامه اش باقی بمونه. این یه داستان جالبه که نشون میده حتی نویسنده های بزرگ هم تو شروع کارشون ممکنه خودشون رو اونقدری که باید قبول نداشته باشن.

ولی با این حال، فنشاو یه اثر اولیه و آزمایشی بود که خیلی از مضامین و ایده های اصلی هاثورن رو تو خودش جا داده بود. انگار فنشاو یه زمین تمرین بود برای هاثورن که توش تونست فرمول های خاص خودش رو پیدا کنه. پس، با اینکه هاثورن خودش فنشاو رو کنار گذاشت، ما می تونیم با خوندن خلاصه اون، بفهمیم که این نویسنده چطور از یه شروع نسبتاً ساده، به اوج رسید و شاهکارهای جاودانه خلق کرد.

خلاصه داستان فنشاو: ماجرایی از عشق ممنوع و رازهای پنهان

حالا بریم سراغ بخش اصلی، یعنی خود داستان! خلاصه کتاب فنشاو دقیقاً درباره چیه و چه ماجراهایی توش اتفاق میفته؟ داستان توی فضای یه کالج قدیمی و دورافتاده تو نیوانگلند می گذره، جایی که همه چیز بوی راز و رمز میده.

معرفی شخصیت های اصلی: کی به کیه؟

هر داستانی قهرمان ها و ضدقهرمان های خودش رو داره. تو فنشاو هم ما با چند تا شخصیت اصلی روبرو هستیم که هر کدومشون یه جورایی داستان رو پیش می برن:

• فنشاو: قهرمان اصلی داستان ماست. یه دانشجوی منزوی و درون گرا که هوش خیلی بالایی داره، اما از نظر جسمی ضعیف و رنجوره. فنشاو یه جورایی نماد عقل و اندیشه تو این داستانه. اون کسیه که بیشتر تو دنیای کتاب ها و افکارش زندگی می کنه و شاید یه خورده هم زیادی جدیه.
• الن (Ellen Langton): دختری زیبا، مهربون و معصوم. الن فرزندخوانده رئیس دانشکده ست و با اومدنش به این محیط مردونه، کلی سروصدا به پا می کنه. اون نماد پاکی و معصومیت و سادگیه که به خاطر همین ویژگی ها، دل خیلی ها رو می بره.
• ادوارد والکات (Edward Walcott): رقیب فنشاو در عشقه. ادوارد یه دانشجوی فعال، جسور و پرشوره، اما شاید یه خورده هم ناپخته و احساساتیه. اون نماد احساس و عمله و همیشه آماده ست که برای رسیدن به خواسته هاش، دست به کار بشه.
• دکتر ملموث (Dr. Melmoth): رئیس دانشکده هارلی و سرپرست الن. یه شخصیت اخلاق گرا و محترم که سعی می کنه همه چیز رو طبق اصول و قواعد پیش ببره.
• ماهی گیر/مرد مرموز (Hugh Crombie/The Fisherman): این شخصیت واقعاً مرموزه و گره اصلی داستان رو ایجاد می کنه. یه مرد مرموز و شاید کمی پلید که گذشته ی پیچیده ای داره و با حضورش، آرامش زندگی الن رو به هم می زنه.

سیر رویدادهای اصلی داستان: چی میشه که همه چی گره می خوره؟

داستان از جایی شروع می شه که الن، دختر هیجده ساله آقای لانگتون (که خودش تاجری موفقه و مجبور شده کشور رو ترک کنه)، به عنوان فرزندخوانده دکتر ملموث، رئیس دانشکده هارلی، وارد این محیط آکادمیک و نسبتاً خشک میشه. الن با زیبایی و مهربونیش، خیلی زود توجه فنشاو و ادوارد والکات رو به خودش جلب می کنه و اینجاست که رقابتی پنهان برای به دست آوردن دل الن شروع میشه.

فنشاو، با وجود هوش سرشارش، به خاطر ضعف جسمی و روحیه منزوی اش، می دونه که شانسی برای ابراز عشق مستقیم به الن نداره. در مقابل، والکات پرشور و حرارت، سعی می کنه با کارهایی که انجام میده، الن رو به خودش جذب کنه.

اما داستان از جایی پیچیده میشه که الن تو یه پیاده روی، با یه مرد مرموز به اسم ماهی گیر ملاقات می کنه. حرف های این ماهی گیر، الن رو حسابی آشفته می کنه و از اون به بعد، الن دیگه اون دختر شاداب و بی خیال قبلی نیست. تو همین اوضاع، یه شب الن به طرز عجیبی ناپدید میشه و هیچ کس نمی دونه چی به سرش اومده. همه شک می کنن که این اتفاق، به ملاقات الن با اون ماهی گیر عجیب ربط داره.

فنشاو، که با وجود عشق ناکامش، هنوز هم به فکر النه، تصمیم می گیره حقیقت رو کشف کنه و الن رو از دست مرد مرموز نجات بده. تو این راه، رازهای پنهانی از گذشته الن و خانواده اش فاش میشه که داستان رو پیچیده تر و جذاب تر می کنه. فنشاو باید انتخاب های سختی داشته باشه و فداکاری های بزرگی انجام بده تا بتونه الن رو نجات بده، حتی اگه به معنای از دست دادن عشق خودش باشه. سرنوشت شخصیت ها تو این داستان واقعاً پرفراز و نشیبه و پایان داستان هم حسابی آدم رو به فکر وا می داره.

نکته ای درباره خلاصه: عصاره ی داستان رو نگه دار!

خب، می دونید که وقتی از خلاصه حرف می زنیم، یعنی نمی تونیم تک تک جزئیات و ظرافت های رمان اصلی رو پوشش بدیم. اما خلاصه کتاب فنشاو کاری می کنه که شما عصاره ی این داستان پرکشش رو تو کمترین زمان ممکن دریافت کنید. مهم ترین وقایع، مهم ترین شخصیت ها و مهم ترین مضامین داستان، به صورتی فشرده و در عین حال جذاب، بهتون منتقل میشه تا یه دید کلی و قوی از کل اثر داشته باشید. این دقیقاً همون چیزیه که خلاصه ها رو اینقدر دوست داشتنی می کنه؛ بدون اینکه لازم باشه وقت زیادی صرف کنید، می تونید با یه داستان کلاسیک مهم آشنا بشید.

مضامین و نمادها در خلاصه کتاب فنشاو

هر اثر ادبی قوی، یه سری مضامین اصلی داره که می خواد اونا رو به مخاطبش منتقل کنه. فنشاو هم با اینکه اولین رمان هاثورنه، پر از این مضامین و نمادهاست که باعث میشه داستانش عمق بیشتری پیدا کنه. بیاین با هم چند تا از مهم تریناشون رو بررسی کنیم.

عشق و فداکاری: عشقی که به مقصد نرسید

یکی از اصلی ترین مضامین خلاصه کتاب فنشاو، همین عشق و فداکاریه. عشق ناکام فنشاو به الن، قلب داستان رو تشکیل میده. فنشاو، با اینکه می دونه الن هرگز مال اون نمیشه، اما به خاطر سعادت و نجات الن، از خودش فداکاری های بزرگی نشون میده. این عشق یه جورایی ایثارگرانه و بدون چشم داشته. اون ترجیح میده الن خوشبخت باشه، حتی اگه این خوشبختی با کس دیگه ای باشه. این مضمون، بارها تو ادبیات کلاسیک دیده میشه و هاثورن هم به زیبایی بهش پرداخته.

تضاد عقل و احساس: نبرد درونی آدم ها

فنشاو و والکات، نماینده دو قطب متفاوت در مواجهه با عشق و چالش های زندگی هستن: عقل و احساس. فنشاو، با طبیعت درون گرا و منطقی اش، بیشتر با عقلش تصمیم می گیره. اون به عواقب کارها فکر می کنه و سعی می کنه بهترین راه رو انتخاب کنه، حتی اگه این راه به ضرر خودش تموم بشه. در مقابل، والکات جوون و پرشور، بیشتر با احساساتش جلو میره. اون بدون فکر، عمل می کنه و بیشتر به هیجان لحظه اهمیت میده. این تضاد بین عقل و احساس، یه مضمون همیشگی تو ادبیاته که هاثورن به خوبی نشون داده که چطور این دو نیرو می تونن آدم ها رو به سمت انتخاب های متفاوتی هدایت کنن.

گناه و رستگاری (ریشه های گوتیک): رازهای تاریک گذشته

حضور شخصیت های مرموز مثل ماهی گیر و رازهای پنهانی که از گذشته الن و خانواده اش فاش میشه، فضای گوتیک و رازآلود به داستان میده. تو این رمان، ردپای گناهان گذشته و پیامدهای اونها رو می بینیم که چطور می تونه روی زندگی آدم ها در آینده تاثیر بذاره. این بخش از داستان، یه جورایی به موضوع رستگاری و بخشش هم اشاره می کنه؛ اینکه چطور آدم ها می تونن از خطاهای گذشته شون درس بگیرن یا اینکه چطور گناه می تونه آدم ها رو تا سال ها درگیر خودش کنه.

تنهایی و انزوا: دنیای داخلی فنشاو

شخصیت فنشاو، خودش نمادی از تنهایی روشن فکران و آدم هاییه که شاید از نظر اجتماعی اونقدر فعال نیستن. اون تو دنیای خودش زندگی می کنه و بیشتر با افکار و کتاب هاش انس گرفته. این انزوا، هم می تونه منبع قدرت باشه (چون بهش اجازه میده عمیق تر فکر کنه) و هم می تونه منبع رنج (چون اونو از روابط اجتماعی و عاطفی دور می کنه). هاثورن به خوبی این حس تنهایی رو تو فنشاو به تصویر کشیده و نشون داده که چطور این آدم ها با دنیا و آدم های اطرافشون ارتباط برقرار می کنن.

اخلاق گرایی و پیامدهای انتخاب: درس های زندگی

همونطور که گفتیم، هاثورن خودش تو یه خانواده پیوریتن بزرگ شده بود و دغدغه های اخلاقی همیشه تو آثارش پررنگ بودن. تو فنشاو هم این مضمون به وضوح دیده میشه. تصمیمات اخلاقی شخصیت ها و عواقب اونها، بخش مهمی از داستان رو تشکیل میده. اینکه چطور یه انتخاب کوچیک می تونه سرنوشت یه آدم رو تغییر بده، یا اینکه چطور پایبندی به اصول اخلاقی، حتی در شرایط سخت، می تونه مهم باشه. فنشاو پر از درس های اخلاقی و انسانیه که شاید تو زندگی روزمره ما هم کاربرد داشته باشه.

جوانی و تجربیات تلخ: بازتاب زندگی نویسنده

هاثورن، فنشاو رو بر اساس تجربیات خودش تو دوران دانشجویی نوشته. به خاطر همین، تو داستان می تونیم بازتابی از دوران جوانی، شور و هیجان اون سن و البته تجربیات تلخ و شیرینش رو ببینیم. رقابت ها، عشق های نافرجام، دوستی ها و چالش های اون دوره، همه تو داستان فنشاو دیده میشن. این کتاب یه جورایی نوستالژیک هم هست و آدم رو یاد دوران جوونی و اولین تجربه هاش میندازه.

با درک این مضامین و نمادها، شما نه تنها یه داستان جذاب رو می خونید، بلکه می تونید لایه های عمیق تری از اون رو هم کشف کنید و لذت بیشتری از خلاصه کتاب فنشاو ببرید.

درباره انتشارات نوژین و مجموعه نوولا

حالا که صحبت از خلاصه کتاب فنشاو و ادبیات کلاسیک شد، خوبه یه کمی هم درباره انتشارات نوژین و مجموعه نوولا بدونیم. این مجموعه چه ویژگی هایی داره و چرا انقدر محبوب شده؟

رسالت نوولا: دسترس پذیر کردن ادبیات برای همه

مجموعه نوولا با یه هدف خیلی قشنگ پا به میدون گذاشته: اینکه شاهکارهای ادبی جهان رو تو قالب چکیده رمان و کتابچه، برای مخاطبان فارسی زبان دسترس پذیر کنه. این یعنی چی؟ یعنی اینکه اگه شما وقت کافی برای خوندن یه رمان هزار صفحه ای رو ندارید، اما دلتون می خواد با داستان، شخصیت ها و پیام های اصلی اون آشنا بشید، نوولا به کارتون میاد. این مجموعه، یه گنجینه ی واقعی از ادبیات کلاسیک و معاصر رو به روی خواننده ها باز می کنه و یه فرصت طلاییه برای کسایی که می خوان تو اوقات فراغتشون، حتی تو مترو یا اتوبوس، با یه داستان جذاب همراه بشن.

یکی از نکات طلایی مجموعه کتاب های نوولا، اینه که با وجود حجم کم، زبان اصلی نویسنده و ارزش داستانی و ادبی اثر رو به خوبی حفظ می کنه. یعنی قرار نیست فقط یه سری اطلاعات خشک و خالی بهتون بده، بلکه سعی می کنه عصاره ی گوارایی از فضای داستان رو به دست مخاطب برسونه. انگار که یه شیره ی ناب از میوه ی ادبیات رو بهتون تعارف می کنه!

اهمیت کیفیت حفظ شده در این خلاصه ها

شاید بپرسید خب، خلاصه که زیاده، اینا چه فرقی دارن؟ فرقش تو کیفیته. مجموعه نوولا واقعاً تلاش می کنه که خلاصه رو طوری بنویسه که همه ی نکات کلیدی و جذابیت های اصلی داستان حفظ بشه. انگار که یه نویسنده خبره، یه رمان بزرگ رو خونده و با مهارت خاصی، مهم ترین قسمت هاش رو گلچین کرده و براتون بازگو می کنه. اینجوری شما مطمئنید که دارید یه محتوای باکیفیت رو می خونید که هم زمان کمی ازتون می گیره، هم اطلاعات مفید و دقیقی بهتون میده.

معرفی چند عنوان دیگر از این مجموعه: تنوع برای هر سلیقه ای

اگه از خلاصه کتاب فنشاو خوشتون اومده، حتماً بد نیست یه نگاهی هم به بقیه کتاب های مجموعه نوولا بندازید. این مجموعه پر از عنوان های جذابه که هر کدومشون دنیای خاص خودشون رو دارن:

• آلیس در سرزمین عجایب: یه داستان فانتزی و پر از تخیل که همه می شناسیمش.
• ۱۹۸۴: شاهکار جورج اورول که دنیای پادآرمان شهری رو به تصویر می کشه.
• بلندی های بادگیر: یه رمان عاشقانه کلاسیک و پر از فراز و نشیب.
• آرزوهای بزرگ: اثر چارلز دیکنز که داستانی از طبقات اجتماعی و آرزوهای یه پسر جوونه.

و کلی عنوان دیگه که هر کدومشون می تونن شما رو به دنیای جدیدی ببرن. پس اگه دوست دارید تو کمترین زمان، با شاهکارهای ادبی جهان آشنا بشید، مجموعه نوولا یه انتخاب عالیه.

خلاصه کتاب فنشاو: اولین گام ناتانیل هاثورن در دنیای رمان نویسی

خلاصه کتاب فنشاو، اثری که از ناتانیل هاثورن به جا مونده، بیشتر از یه داستان ساده ست؛ یه پنجره ست به دنیای درونی یکی از بزرگترین نویسنده های آمریکایی. این کتاب، با تمام سادگی ها و شاید ایراداتی که هاثورن خودش بهش وارد می کرد، نشون دهنده ی اولین جرقه های یه نبوغ ادبیه. خوندن این خلاصه، بهتون کمک می کنه تا نه تنها با یه داستان عاشقانه و پر از راز آشنا بشید، بلکه بفهمید که چطور یه نویسنده بزرگ، تو شروع راهش، ایده ها و مضامین اصلیش رو شکل داده.

شاید زندگی فنشاو، الن و والکات، پر از انتخاب های سخت و فداکاری ها باشه، اما یه حقیقت رو روشن می کنه: حتی تو پیچیده ترین مسیرها، همیشه یه راهی برای عشق و نجات وجود داره. این خلاصه، نه تنها وقتتون رو ذخیره می کنه، بلکه بهتون یه دید کلی و عمیق از یه اثر کلاسیک میده که می تونه جرقه ی علاقه تون به خوندن آثار اصلی هاثورن رو هم بزنه.

پس اگه دنبال یه تجربه شیرین از ادبیات کلاسیک هستید که تو کمترین زمان، بیشترین تاثیر رو روتون بذاره، خلاصه کتاب فنشاو یه انتخاب فوق العاده ست. با خوندنش، شما قدم تو دنیایی می ذارید که عشق، راز و فداکاری، حرف اول رو می زنن و با یکی از پایه های ادبیات آمریکا آشنا میشید.