جستجو در مه؛ روایت امدادگران از عملیات بالگرد رئیس جمهور

به گزارش تیتروز ۳۰ اردیبهشت ماه سال گذشته خورشید به وسط آسمان رسیده بود که تیتروز در زیرنویسی به رنگ قرمز نوشت «اخبار تائید نشده ای از فرود سخت بالگرد رئیس جمهور در منطقه جلفا به گوش می رسد» همین جمله کافی بود تا دقایقی بعد در یک بخش خبری فوری مجری صدا و سیما اعلام کند که به نظر می رسد برای بالگرد حامل رئیس جمهور که برای افتتاح یک سد به منطقه ورزقان رفته بود؛ سانحه ای پیش آمده و نیروهای امدادی در حال تلاش برای رسیدن به محل سانحه هستند.

آغاز جستجو در مه

ده ها نفر از نیروهای امدادی جمعیت هلال احمر کوهنوردان و مردم محلی از همان لحظات اولیه اعلام ناپدیدشدن بالگرد رئیس جمهور در منطقه صعب العبور ورزقان حضور پیدا کردند و همچنین روسای دستگاه ها و سازمان های مختلف امدادی و لشکری و … سریعا خود را به محل حادثه رساندند تا از نزدیک روند جستجو را مدیریت کنند. این عملیات جستجو و نجات بیش از ۲۰ ساعت به طول انجامید و سرانجام تکه های بالگرد در مه مشاهده شد.

این عملیات جستجو و نجات پیچیدگی های بسیاری داشت که بابک محمودی رئیس سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر در گفت وگو با تیتروز ناگفته هایی از این عملیات را بیان کرد که در ادامه می خوانیم:

نمی دانستیم بالگرد رئیس جمهور دچار سانحه شده

حوالی ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه بود که از پایگاه های استان آذربایجان شرقی تماس گرفتند و گفتند که یک بالگرد در این منطقه دچار سانحه شده و نیروهای امدادی اعزام شده اند؛ من هم دستورات لازم را دادم اما نمی دانستم بالگرد متعلق به کجاست. دقایقی بعد دوستانم از سپاه تماس گرفتند و گفتند که این بالگرد VIP بوده است. این به این معناست که بالگرد حامل اعضای دولت بوده اما هنوز هم معلوم نبود چه کسی در بالگرد حضور داشته است زیرا بهتر است در همان لحظات اولیه که هنوز هیچ چیزی مشخص نیست این مسئله اعلام نشود.

تقریبا نیم ساعت بعد اخباری به دستمان رسید که شاید این بالگرد حامل رئیس جمهور کشورمان و وزیر امورخارجه بوده باشد که ما با تیمی که در آن منطقه پایگاه امدادونجات داشتند تماس گرفتیم و گفتند ۴ تیم زمینی به محل حادثه اعزام شده اند.

تقریبا یک ساعت بعد که دو بالگرد دیگر این مأموریت به زمین نشسته بودند از دوستان حفاظت شنیدم که بالگردی که به مقصد نرسیده حامل آیت الله رئیسی بوده و از ما درخواست کردند که حتما برای جستجو از بالگرد نیز استفاده کنیم. بررسی های لازم را انجام دادیم اما متاسفانه به واسطه جبهه هوایی که سمت تبریز و محل حادثه وجود داشت؛ امکان پرواز بالگرد وجود نداشت.

برف شدیدی در کل منطقه می بارید

با توجه به حساس بودن شرایط تصمیم گرفتم سریعا خودم را به منطقه مورد جستجو برسانم اما نتوانستم بلیط هواپیما پیدا کنم به همین دلیل با خودرو سازمان به سمت تبریز حرکت کردم اما در اتوبان آزادگان بودم که با رئیس سازمان مدیریت بحران تماس گرفتم و متوجه شدم بلیط هواپیما برایم پیدا شده به همین دلیل با همراهی دکتر کولیوند رئیس جمعیت هلال احمر و امیر نامی رئیس وقت سازمان مدیریت بحران به سمت تبریز پرواز کردیم.

در طول پرواز نیز دائما با نیروهای امدادی حاضر در منطقه در تماس بودیم تا اینکه حوالی غروب آفتاب به محل رسیدیم. در مسیر کوهستانی آنقدر مه زیاد بود که حتی فاصله پنج متری نیز دیده نمی شد به همین دلیل من خودم پشت فرمان نشستم چون قبلا نیز در چنین جاده هایی رانندگی کرده بودم. وقتی رسیدیم چهار تیم سگ های زنده یاب ما در محل حضور داشتند؛ همچنین تعداد تیم های امدادی نیز افزایش پیدا کرده بود. علاوه بر آن دستور دادم تیم هایی از استان های زنجان گیلان اردبیل ارومیه و تهران نیز به این عملیات ملحق شوند. همچنین تیم پهپادی را نیز از تهران فراخواندیم که بسیار در این عملیات موثر بود.

متأسفانه شرایط جوی در منطقه ورزقان بسیار بد و عجیب بود به طوری که در آن ماه از سال برف شدید بارندگی مه غلیظ و سرمای هوا به حدی زیاد بود که همه ما متعجب شده بودیم که این شرایط جوی هم عملیات جستجوی زمینی را کند می کرد و هم باعث می شد بالگرد نتواند در آن شرایط پرواز کند.

ما در حال جستجو بودیم که به ما گفته شد حاج آقا آل هاشم زندست تماس گرفته و گفته که بالگرد سقوط کرده به همین دلیل بالگردهای همراه ریاست جمهوری تا تمام شدن سوختشان به جستجو پرداخته بودند اما آنقدر شرایط جوی بد بود که چیزی پیدا نشده بود و بهتر بود در آن شرایط فعلا از نیروهای زمینی خود استفاده کنیم.

 اولین تصویر از دم بالگرد توسط پهپاد هلال احمر ثبت شد

ما به همراه نیروهای امدادی و گروه های محلی تمام شب را در منطقه گشت می زدیم تا شاید اثری از رئیس جمهور و همراهانشان پیدا کنیم اما متأسفانه چیزی پیدا نکردیم. این عملیات آنقدر حساس بود که ما لحظه ای استراحت نکردیم. نمیدانم چند ساعت گذشته بود که دیدم یکی از همراهانمان شروع کرد به نماز خواندن. من از همراهان پرسیدم چرا این فرد در این شرایط گل آلود باید نماز حاجات و نماز شب بخواند که گفتند حاج آقا صبح شده نمی خواهید نماز صبح بخوانید؟ و من تازه متوجه گذر زمان شدم که اولین باری بود که این اتفاق برای من رخ داده بود و در روستایی درهمان حوالی نماز خواندیم.

عملیات جستجو توسط امدادگران و سگ های زنده یاب ما ادامه داشت تا اینکه در گرگ و میش صبح روز ۳۱ اردیبهشت ماه پهپادهای ما از تهران رسیدند. بلافاصله در همان مه غلیط پرواز را آغاز کردند. ساعتی بعد به یک دفعه خدا به ما کمک کرد و همزمان با روشن شدن هوا از میزان غلظت مه کاسته شد؛ دقیقا در همان دقایق پهپاد ما دم آبی رنگ بالگرد را در میان درختان پیدا کرد و از آن عکس و فیلم گرفت. این عکس و فیلم در تمام دنیا نیز مخابره شد. البته حدود چند دقیقه قبل از ما دوستان سپاه نیز با دوربین های دوچشم محل تقریبی سقوط را پیدا کرده بودند بنابراین خودمان محل سقوط را پیدا کردیم و از هیچ کشور دیگری کسی به ما کمک نکرد.

این نکته قابل تاکید است که شرایط جوی منطقه بسیار بد و عجیب بود و چشم به راحتی چشم را نمی دیدید اما خداوند به ما لطف کرد و تنها برای حدد ۱۰ تا ۱۵ دقیقه هوا روشن شد مه از بین رفت و ما توانستیم محل دقیق سقوط را پیدا کنیم وگرنه این عملیات بسیار طولانی تر می شد.

بجز پیکر شهید آل هاشم همه پیکرها سوخته بود 

بین محل ما و سقوط بالگرد دره بزرگی بود که دو تا سه ساعتی طول کشید تا ما دور بزنیم و سرانجام با نیروهای امدادی و نیروهای سپاه به محل حادثه رسیدیم. 

از آنجایی که خودم نیز خلبان هستم در اولین نگاه با بالگرد مواجه شدم که مشخص بود به تکه سنگ بزرگی در وسط جنگل برخورد کرده بود و منفجر شده بود. دم بالگرد نیز بالا بود و مشخص بود خلبان قصد داشته سریعا از ابر خارج شود و تلاش خود را کرده بود. پیکرهای افراد در اطراف این محل افتاده بودند که مشخص بود همه آنها سوخته اما کامل بودند. فقط پیکر شهید آل هاشم امام جمعه تبریز نسوخته بود که مشخص بود ایشان نیز بعد از تماس تلفنی بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داده و پیکرش متورم و کبود شده بود.

ما پیکرهای سوخته را از نشانه ها مثل لباس ها شناسایی کردیم. مثلا تکه های عبای شهید رئیسی کاملا مشخص بود و ما از همین طریق توانستیم ایشان و سایر همراهانشان را شناسایی کنیم.

من معتقدم حتی اگر ما زودتر هم به محل حادثه می رسیدیم باز هم کاری از دستمان برنمی آمد و قطعا این عزیزان بر اثر انفجار در همان ثانیه اول حادثه جان خود را از دست داده و شهید شده بودند.

پایان خبر تیتروز