فیلم Resident Evil | راهنمای کامل معرفی، نقد و تماشا

فیلم Resident Evil | راهنمای کامل معرفی، نقد و تماشا

فیلم Resident Evil

فیلم Resident Evil (رزیدنت ایول)، نام مجموعه ای از فیلم های اکشن و ترسناک با تم زامبی و آخرالزمانی هست که بر اساس یکی از محبوب ترین بازی های ویدیویی تاریخ به همین اسم ساخته شده. این سری فیلم ها، که بیشترش رو «پاول دبلیو. اس. اندرسون» کارگردانی کرده، داستانی مستقل رو روایت می کنه و با شخصیت «آلیس» که «میلا یوویچ» نقش اش رو بازی می کنه، دنیای پر از ویروس T و شرکت آمبرلا رو به تصویر می کشه و با اکشن های هیجان انگیز و موجودات ترسناک، خیلی از طرفدارهای بازی و سینما رو جذب خودش کرده. بریم که با هم یه سفر بکنیم تو دنیای سینمایی رزیدنت ایول!

مقدمه: ورود به دنیای زامبی زده رزیدنت ایول در سینما

رزیدنت ایول! همین که اسمش میاد، یه عالمه خاطره و هیجان توی ذهن همه طرفدارها زنده می شه. از اون بازی های ترسناک و نفس گیر گرفته تا فیلم هایی که دنیای زامبی ها و ویروس T رو به سینما آوردن. راستش رو بخواین، اقتباس از بازی های ویدیویی همیشه یه چالش بزرگ بوده. خیلی وقت ها فیلم ها اونقدر که باید به روح اصلی بازی وفادار نیستن و ممکنه طرفدارها رو ناامید کنن، اما سری فیلم های Resident Evil یه پدیده خاص خودش بود. این فیلم ها، با اینکه مسیر متفاوتی رو از بازی ها رفتن و شخصیت اصلی جدیدی مثل «آلیس» رو خلق کردن، تونستن برای خودشون یه جایگاه ویژه پیدا کنن و سال ها مخاطبان زیادی رو پای پرده سینما و بعدتر، جلوی تلویزیون ها نگه دارن. از اکران اولین فیلم در سال ۲۰۰۲ تا آخرین قسمتش، این مجموعه همیشه پر از اکشن، هیجان و موجودات جهش یافته ترسناک بوده. بیاین یه نگاهی بندازیم به این ماجراجویی طولانی و پرفراز و نشیب.

سری اصلی: حماسه ی آلیس (کارگردانی Paul W.S. Anderson)

سری اصلی فیلم های رزیدنت ایول، کلا ۶ تا فیلمه که بیشترش رو پاول دبلیو. اس. اندرسون نوشته و کارگردانی کرده و «میلا یوویچ» هم نقش اصلی یعنی «آلیس» رو تو همه شون بازی کرده. این مجموعه، بیشتر از اینکه بخواد داستان بازی ها رو کپی کنه، یه دنیای جدید و مستقل رو تو همون چارچوب و حال و هوای رزیدنت ایول خلق کرده. داستانی درباره دختری به اسم آلیس که کم کم قدرت های ماورایی پیدا می کنه و می افته دنبال شرکت آمبرلا تا کلکش رو بکنه و دنیا رو از دست ویروس T نجات بده. واقعا که برای خودش یه حماسه بود!

Resident Evil (2002) – آغاز سفر آلیس

سال ۲۰۰۲ بود که اولین فیلم Resident Evil اکران شد و شروعی بر یه حماسه طولانی شد. این فیلم رو پاول دبلیو. اس. اندرسون کارگردانی کرده بود و میلا یوویچ، میشل رودریگز و اریک میبیس بازیگرهای اصلیش بودن. داستان از یه مرکز تحقیقاتی مخفی به اسم «هایو» شروع می شه که متعلق به شرکت مرموز آمبرلاست. ویروس T، یه ویروس کشنده که مرده ها رو زنده می کنه و تبدیل به زامبی می کنه، اونجا آزاد می شه و سیستم امنیتی هایو برای جلوگیری از گسترش ویروس، همه ورودی ها رو می بنده و کارکنان رو قرنطینه می کنه. آلیس که حافظه اش رو از دست داده، همراه با یه تیم نظامی ویژه وارد هایو می شن تا ببینن چه خبره. اونجا با یه عالمه زامبی و موجودات وحشتناک دیگه روبه رو می شن. فیلم، یه جورایی فضای تاریک و پر از وحشت بازی های اولیه رو داشت، اما داستان کاملا جدید بود. این فیلم با اینکه نقدهای متفاوتی گرفت، اما توی گیشه موفق بود و راه رو برای دنباله های بعدی باز کرد.

Resident Evil: Apocalypse (2004) – گسترش فاجعه در راکون سیتی

بعد از موفقیت نسبی فیلم اول، دو سال بعد «رزیدنت ایول: آخرالزمان» (Resident Evil: Apocalypse) اکران شد. این دفعه الکساندر ویت کارگردانی رو به عهده داشت، اما اندرسون همچنان نویسنده و تهیه کننده بود. تو این قسمت، فاجعه ویروس T از هایو فراتر می ره و کل راکون سیتی رو دربرمی گیره. اینجا بود که چند تا از شخصیت های محبوب بازی ها مثل «جیل ولنتاین» با بازی سیه نا گیلوری و «کارلوس اولیویرا» با بازی اودد فهر وارد داستان شدن. اوج هیجان این قسمت هم حضور «نمیسیس» بود؛ اون هیولای غول پیکر و ترسناک که فن های بازی Resident Evil 3 باهاش آشنایی کامل دارن. آلیس و بقیه شخصیت ها باید راهی برای فرار از شهر پیدا کنن قبل از اینکه آمبرلا راکون سیتی رو با خاک یکسان کنه. این فیلم هم مثل قبلی، نظرات مختلفی دریافت کرد، اما صحنه های اکشنش خیلی ها رو جذب خودش کرد و فروش خوبی هم داشت.

Resident Evil: Extinction (2007) – جهان پسا-آخرالزمانی

سال ۲۰۰۷ بود که سومین قسمت، یعنی «رزیدنت ایول: انقراض» (Resident Evil: Extinction) به کارگردانی راسل مالکاهی اومد. تو این فیلم، داستان وارد یه فاز جدید می شه و می بینیم که ویروس T کل دنیا رو گرفته و زمین تبدیل به یه بیابان لم یزرع و پسا-آخرالزمانی شده. دیگه خبری از شهرهای بزرگ نیست و آلیس با یه گروه از بازمانده ها، که شخصیت هایی مثل «کلر ردفیلد» (با بازی الی لارتر) و کارلوس اولیویرا هم توشون هستن، تو بیابون ها سفر می کنه تا یه جای امن پیدا کنه. شرکت آمبرلا هم هنوز دست بردار نیست و دنبال آلیس و بقیه کلون هاشه. این قسمت بیشتر از بازی Resident Evil Code: Veronica الهام گرفته بود و تونست با فضای جدیدش و صحنه های اکشن بزرگ تر، دوباره طرفدارها رو راضی نگه داره. داستان کلون ها و قدرت های آلیس اینجا خیلی پررنگ تر می شه.

Resident Evil: Afterlife (2010) – بازگشت به اکشن سه بعدی

سال ۲۰۱۰، «رزیدنت ایول: زندگی پس از مرگ» (Resident Evil: Afterlife) با بازگشت پاول دبلیو. اس. اندرسون به صندلی کارگردانی و شور و هیجان سه بعدی اکران شد! این اولین فیلم سه بعدی این مجموعه بود و واقعا هم برای این فرمت سنگ تموم گذاشته بودن. داستان این قسمت از جایی شروع می شه که آلیس به توکیو حمله می کنه تا مرکز آمبرلا رو نابود کنه و با «آلبرت وسکر»، یکی از شرورهای اصلی بازی ها، رو در رو می شه. بعدش به لس آنجلس می ره تا بقیه بازمانده ها رو پیدا کنه و اونجا با «کریس ردفیلد» (برادر کلر) با بازی ونتورت میلر آشنا می شه. اکشن فیلم تو این قسمت واقعا دیدنی بود و صحنه های مبارزاتش حرف نداشت. استقبال از این قسمت هم خیلی خوب بود و نشون داد که هنوز هم تماشاچی ها از دیدن ماجراهای آلیس لذت می برن.

Resident Evil: Retribution (2012) – شبیه سازی ها و توطئه ها

دو سال بعد، یعنی در سال ۲۰۱۲، اندرسون دوباره برای ساخت «رزیدنت ایول: قصاص» (Resident Evil: Retribution) برگشت. این قسمت هم کاملاً سه بعدی بود و داستان پیچیده تر و پر از غافلگیری داشت. آلیس توی یه مرکز زیرزمینی آمبرلا بیدار می شه و می فهمه که اونجا پر از شبیه سازی های مختلف از شهرهای معروف دنیاست و آمبرلا داره روی این شبیه سازی ها آزمایش انجام می ده. خیلی از شخصیت های محبوب از قسمت های قبلی، چه خوب چه بد، دوباره تو این فیلم ظاهر شدن، از جمله «رين» و «کلمنته» که مرده بودن! همچنین شخصیت های جدید و مهمی مثل «اَدا وُنگ» (با بازی لی بینگ بینگ) و «لئون اس. کندی» (با بازی یوهان ارب) برای اولین بار به دنیای سینمایی رزیدنت ایول اضافه شدن. این فیلم، با وجود اینکه نقدهاش چندان عالی نبود، اما برای طرفدارها خیلی جذاب بود چون شخصیت های زیادی رو از بازی ها به تصویر می کشید.

یکی از دلایل اصلی محبوبیت سری فیلم های رزیدنت ایول، علی رغم فاصله گرفتن از داستان بازی ها، حضور کاریزماتیک و توانمند میلا یوویچ در نقش آلیس بود. او این شخصیت را به نمادی از مبارزه و بقا تبدیل کرد.

Resident Evil: The Final Chapter (2016) – پایان حماسه ی آلیس

بعد از چهار سال انتظار، در سال ۲۰۱۶، «رزیدنت ایول: قسمت پایانی» (Resident Evil: The Final Chapter) اکران شد و قرار بود پایانی بر حماسه آلیس باشه. اندرسون دوباره کارگردانی رو به عهده گرفت و قول یه پایان بندی حماسی و پر از جواب رو داد. داستان این قسمت برمی گشت به هایو؛ همون جایی که همه چیز شروع شده بود. آلیس باید به راکون سیتی برمی گشت تا با آخرین نبردش روبه رو بشه و حقیقت ویروس T و شرکت آمبرلا رو کشف کنه. تو این فیلم بالاخره جواب خیلی از سوالات داده شد و سرنوشت آلیس و جهان مشخص شد. این فیلم هم مثل بقیه قسمت ها پر از اکشن و صحنه های هیجان انگیز بود و با اینکه نقدهایی بهش وارد بود، اما به طور کلی تونست رضایت طرفدارها رو جلب کنه و پایان نسبتاً خوبی برای این سری طولانی و پرفروش باشه.

سری فیلم های رزیدنت ایول با بازی میلا یوویچ، چه خوشمون بیاد چه نه، برای خودش یه جایگاه ویژه تو سینمای اکشن و ترسناک داره. این فیلم ها نشون دادن که حتی با یه داستان متفاوت از منبع اصلی، می شه یه فرانچایز سینمایی موفق و پرطرفدار رو ساخت.

بازآفرینی سینمایی: Resident Evil: Welcome to Raccoon City (2021)

خب، بعد از اینکه حماسه آلیس تموم شد، خیلی ها فکر می کردن دیگه فیلمی از رزیدنت ایول ساخته نمی شه، اما این فرانچایز اونقدر محبوب و پرطرفدار بود که نتونستن ازش دست بکشن! این شد که تصمیم گرفتن یه جورایی سری رو «ریبوت» کنن؛ یعنی از اول بسازنش ولی با یه نگاه و رویکرد کاملاً جدید. اینجوری بود که در سال ۲۰۲۱، فیلم «رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید» (Resident Evil: Welcome to Raccoon City) اکران شد.

تولد دوباره با رویکردی متفاوت

کارگردانی این فیلم رو «یوهانس رابرتز» به عهده داشت و هدف اصلیش این بود که فیلم رو خیلی بیشتر به ریشه های ترسناک و بقای بازی های اولیه نزدیک کنه. یعنی به جای اینکه اکشن محور باشه و یه شخصیت جدید خلق کنه، می خواست داستانی رو روایت کنه که برای طرفدارهای واقعی بازی ها آشناتر باشه. داستان این فیلم، وقایع Resident Evil 1 و Resident Evil 2 رو با هم ترکیب می کنه. یعنی ما همزمان شاهد اتفاقاتی هستیم که تو عمارت اسپنسر و ایستگاه پلیس راکون سیتی رخ می ده. بازیگرها هم خیلی شبیه به شخصیت های بازی انتخاب شدن: کایا اسکودلاریو در نقش کلر ردفیلد، هانا جان-کیمن در نقش جیل ولنتاین، رابی امل در نقش کریس ردفیلد، تام هاپر در نقش آلبرت وسکر و اَوان جوگیا در نقش لئون اس. کندی. فیلم سعی داشت هم از نظر بصری و هم از نظر داستانی، وفاداری بیشتری به بازی ها نشون بده.

اما آیا موفق بود؟ خب، نظرات خیلی متفاوت بود. بعضی از طرفدارها از این رویکرد جدید استقبال کردن و گفتن که فیلم فضایی تاریک تر و ترسناک تر داره که بیشتر شبیه بازی های اولیه ست. اما خیلی ها هم بازم از داستان و شخصیت پردازی انتقاد کردن و گفتن نتونسته اونطور که باید و شاید، حق مطلب رو ادا کنه. فروش فیلم هم خیلی بالا نبود و هنوز مشخص نیست که آیا دنباله هایی برای این ریبوت ساخته می شه یا نه. اما همین که بعد از اون همه فیلم، دوباره تلاش شد تا رزیدنت ایول رو با یه زاویه دیگه به سینما بیارن، خودش یه نشونه از محبوبیت این فرانچایزه.

فراتر از لایو-اکشن: نگاهی به فیلم های انیمیشنی Resident Evil

شاید خیلی ها ندونن، اما دنیای Resident Evil فقط به فیلم های لایو-اکشن با بازی میلا یوویچ محدود نمی شه! یه سری فیلم انیمیشنی هم از این مجموعه ساخته شده که اتفاقاً خیلی هم به داستان اصلی بازی ها وفادارن و می شه گفت یه جورایی بخشی از دنیای رسمی Resident Evil محسوب می شن. این فیلم ها معمولاً شخصیت های اصلی بازی ها مثل لئون اس. کندی و کریس ردفیلد رو دنبال می کنن و داستان هایی رو روایت می کنن که بین اتفاقات بازی ها رخ داده. از جمله این فیلم ها می شه به:

  • Resident Evil: Degeneration (2008)
  • Resident Evil: Damnation (2012)
  • Resident Evil: Vendetta (2017)
  • Resident Evil: Death Island (2023)

این فیلم های انیمیشنی، برخلاف فیلم های لایو-اکشن، بیشتر روی جنبه های ترسناک و داستانی بازی ها تمرکز دارن و برای کسایی که می خوان داستان رزیدنت ایول رو به شکلی دقیق تر و با حضور شخصیت های اصلی دنبال کنن، گزینه خیلی خوبین. گرافیک و انیمیشن این فیلم ها هم معمولاً خیلی خوب و باکیفیته.

تحلیل جامع سری فیلم های Resident Evil

خب، تا اینجا با هم یه گشتی تو دنیای پر پیچ و خم فیلم Resident Evil زدیم. حالا بیاین یه کم عمیق تر به این مجموعه نگاه کنیم و چند تا نکته مهم رو بررسی کنیم تا ببینیم چرا این فیلم ها با وجود همه نقدها، هنوز هم محبوبن و سر و صدا می کنن.

وفاداری در برابر اقتباس آزاد: بررسی چگونگی برخورد فیلم ها با منبع اصلی (بازی ها)

یکی از بزرگترین بحث ها بین طرفدارهای Resident Evil همیشه این بوده که آیا فیلم ها به بازی ها وفادار بودن یا نه. خب، واقعیتش اینه که سری اصلی فیلم ها (همون ۶ تا فیلم با بازی میلا یوویچ) یه اقتباس کاملاً آزاد از دنیای رزیدنت ایول بود. یعنی اندرسون داستان خودش رو با شخصیت آلیس خلق کرد و فقط از ایده ها، موجودات و بعضی از شخصیت های بازی الهام گرفت. این باعث شد که خیلی از طرفدارهای پروپاقرص بازی ها ناراحت بشن، چون دنبال یه داستان وفادارانه بودن. اما از طرف دیگه، این آزادی عمل باعث شد فیلم ها بتونن یه هویت مستقل برای خودشون داشته باشن و شاید برای کسایی که بازی ها رو نمی شناختن، جذاب تر باشن. اما فیلم «Welcome to Raccoon City» سعی کرد که این اشتباه رو جبران کنه و تا حد امکان به ریشه های ترسناک و شخصیت های اصلی بازی ها وفادار باشه، هرچند که اون هم نتونست همه رو راضی کنه. این اختلاف رویکرد، همیشه یه بحث داغ تو جامعه گیمرها و سینمادوستان بوده و هست.

موفقیت تجاری و استقبال مخاطبان: چرا این سری فیلم ها با وجود نقدهای متوسط، محبوب شدند؟

نکته جالبی که درباره سری فیلم های رزیدنت ایول وجود داره، اینه که با وجود اینکه اکثر منتقدها نمرات متوسط یا حتی پایینی بهشون دادن، اما تو گیشه حسابی موفق بودن و میلیونی فروختن! یعنی مردم دوستشون داشتن و استقبال خوبی ازشون شد. اما چرا؟

دلایل مختلفی می تونه داشته باشه:

  1. اکشن بی پایان: فیلم ها پر از صحنه های اکشن سریع، مبارزات هیجان انگیز و انفجارهای بزرگ بودن که برای تماشاگر عام خیلی جذاب بود.
  2. میلا یوویچ: حضور میلا یوویچ تو نقش یه زن قوی و قهرمان که حسابی اکشن کار می کرد، برای خیلی ها جذابیت خاصی داشت.
  3. زامبی و ترس: ژانر زامبی همیشه طرفدارهای خاص خودش رو داره و ترکیبش با عناصر ترسناک و علمی تخیلی، یه پکیج هیجان انگیز رو ارائه می داد.
  4. شناخت برند: اسم «رزیدنت ایول» خودش یه برند جهانیه و حتی کسایی که بازی نمی کردن، حداقل اسمش رو شنیده بودن و کنجکاو بودن فیلمش رو ببینن.

خلاصه که این فیلم ها تونستن مخاطب عام رو جذب کنن و از نظر تجاری موفق باشن، حتی اگه از دید منتقدها شاهکار نبودن.

تأثیر میلا یوویچ و نقش آلیس: بررسی نقش اصلی او در موفقیت سری

اگه بخوایم صادق باشیم، نقش «آلیس» با بازی «میلا یوویچ» قلب تپنده سری اصلی فیلم های رزیدنت ایول بود. بدون اغراق می شه گفت بخش بزرگی از موفقیت و ادامه پیدا کردن این مجموعه به خاطر حضور قدرتمند و کاریزماتیک یوویچ بود. اون تونست شخصیتی رو خلق کنه که هم از نظر فیزیکی تو صحنه های اکشن عالی بود و هم از نظر احساسی، مخاطب باهاش ارتباط برقرار می کرد. آلیس یه قهرمان زن قوی و مستقل بود که برای نجات بشریت می جنگید و قدرت های خارق العاده اش اونو از بقیه متمایز می کرد. این شخصیت، حتی اگه تو بازی ها وجود نداشت، اما برای دنیای سینمایی Resident Evil حیاتی بود و تبدیل به نمادی از این فرانچایز روی پرده نقره ای شد.

ژانر و عناصر کلیدی: ترکیب اکشن، ترس، و علمی تخیلی

یکی از چیزایی که فیلم های Resident Evil رو خاص می کرد، ترکیب ماهرانه اش از سه ژانر اصلی بود: اکشن، ترسناک و علمی تخیلی.

  • اکشن: صحنه های مبارزه تن به تن، تیراندازی ها، انفجارها و تعقیب و گریزها همیشه تو اوج هیجان بودن.
  • ترسناک: زامبی ها و موجودات جهش یافته ای مثل لیکرها و سگ های زامبی، حس ترس و وحشت رو به خوبی منتقل می کردن.
  • علمی تخیلی: داستان ویروس T، شرکت آمبرلا، آزمایش های ژنتیکی و دستکاری های بیولوژیکی، همه و همه عناصر علمی تخیلی رو به فیلم اضافه می کردن و بهش عمق می بخشیدن.

این ترکیب باعث شده بود که فیلم ها برای سلیقه های مختلف جذاب باشن و بتونن طیف وسیعی از مخاطبان رو جذب کنن.

جوایز و نامزدی ها: نگاهی به افتخارات کسب شده

راستش رو بخواین، سری فیلم های رزیدنت ایول جزو اون دسته فیلم هایی نبودن که برای جوایز بزرگ سینمایی مثل اسکار یا گلدن گلوب نامزد بشن. هدف اصلی این فیلم ها سرگرم کردن مخاطب و کسب موفقیت تجاری بود و از این نظر هم موفق عمل کردن. اما خب، این به این معنی نیست که هیچ افتخاری کسب نکردن. معمولاً این فیلم ها در جشنواره های مرتبط با ژانرهای اکشن، ترسناک یا علمی تخیلی مورد توجه قرار می گرفتن و ممکنه نامزدی هایی برای جلوه های ویژه یا بهترین فیلم اکشن داشته باشن، اما به طور کلی، شهرت اصلی این مجموعه به خاطر فروش بالا و محبوبیت بین طرفدارهاست، نه جوایز منتقدین.

راهنمای تماشا: ترتیب صحیح دیدن فیلم های Resident Evil

اگه تا حالا فیلم های رزیدنت ایول رو ندیدین یا می خواین دوباره از اول ببینید، شاید این سوال براتون پیش بیاد که کدوم رو اول ببینم؟ خب، خوشبختانه ترتیب دیدن فیلم های لایو-اکشن رزیدنت ایول خیلی ساده ست و بر اساس همون ترتیب اکرانشون می شه دنبالشون کرد. ترتیب داستانی هم همینه و نیازی به پیچیدگی خاصی نیست:

  1. Resident Evil (2002): همه چیز از اینجا شروع می شه.
  2. Resident Evil: Apocalypse (2004): فاجعه ویروس T به راکون سیتی می رسه.
  3. Resident Evil: Extinction (2007): سفر در یک جهان پسا-آخرالزمانی.
  4. Resident Evil: Afterlife (2010): اکشن سه بعدی و بازگشت اندرسون.
  5. Resident Evil: Retribution (2012): شبیه سازی ها و توطئه های آمبرلا.
  6. Resident Evil: The Final Chapter (2016): پایان حماسه آلیس.

بعد از این ۶ فیلم، اگه خواستین یه تجربه کاملاً متفاوت داشته باشین و ببینین اگه فیلم ها بیشتر به بازی وفادار بودن چی می شد، می تونید سراغ فیلم ریبوت یعنی Resident Evil: Welcome to Raccoon City (2021) برید که داستانش از اول شروع می شه و ارتباطی به سری آلیس نداره.

برای فیلم های انیمیشنی هم اگه دوست داشتین، می تونید به ترتیب اکرانشون نگاه کنید: Degeneration, Damnation, Vendetta و Death Island. اینا داستان های مستقلی دارن که به بازی ها نزدیک ترن.

نتیجه گیری: آینده فرنچایز Resident Evil در سینما

خب، به آخر خط رسیدیم! فیلم Resident Evil، چه با سری اصلی و حماسه آلیس و چه با تلاش برای ریبوت «Welcome to Raccoon City»، همیشه تونسته یه جایگاه خاص تو دل طرفدارهاش پیدا کنه. شاید این فیلم ها از نظر منتقدها شاهکار نبودن و همیشه هم از بازی ها فاصله داشتن، اما نمی شه انکار کرد که برای خودشون یه دنیای منحصر به فرد ساختن و هیجان و اکشن زیادی رو به پرده سینما آوردن. موفقیت تجاریشون هم نشون می ده که هنوز هم مردم دوست دارن داستان های زامبی و آخرالزمانی رو ببینن، مخصوصا اگه با چاشنی اکشن و یه قهرمان قدرتمند همراه باشه. آینده این فرانچایز تو سینما هنوز یه علامت سواله. آیا بعد از «Welcome to Raccoon City» شاهد ادامه این ریبوت خواهیم بود؟ یا شاید کپ کام دوباره تصمیم بگیره با یه رویکرد کاملا جدید سراغش بره؟ هرچی که باشه، یه چیز مسلمه: دنیای رزیدنت ایول همیشه پتانسیل زیادی برای داستان پردازی و خلق هیجان داره و به این راحتی ها از یادها نمی ره.

راستی، شما کدوم فیلم از مجموعه Resident Evil رو بیشتر دوست داشتین و چرا؟ نظراتتون رو برامون بنویسید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فیلم Resident Evil | راهنمای کامل معرفی، نقد و تماشا" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فیلم Resident Evil | راهنمای کامل معرفی، نقد و تماشا"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه